کوهنوردی در دیوین
٢ مهر٩٠ساعت ٦ صبح قرار داشتیم اول دیوین . از خونه که درآمدیم رفتیم سراغ مامانی وخاله الهام وبعد حرکت به دیوین.خاله شجاعت به خرج داد و تا دیوین تمرین رانندگی کرد. اونجا عموعلی وخاله الهه منتظر بودن بعد پارک ماشینها تو روستا ازکوچه باغ ها گذشتیم بابا تو را با آغوشی آورد واین اولین طبیعت گردی تو با آغوشی بود مسیر کنار رودخانه را ادامه دادیم وبعد حدود یک ساعت یکجای صاف کنار رودخانه نشستیم . مامان مشغول درست کردن املت که شب قبل موادش را آماده کرده بود شدوبابا رفت یک کم بالاتر و مشغول بالا رفتن از صخره سنگهاشد. وبعد از صبحانه تو خوابت برد. مامان وب...