نیمانیما، تا این لحظه: 13 سال و 1 روز سن داره

نیماجون

عکسهای جشن تولدنیماجون

جمعه ٢٢ اردیبهشت تولد نیما جون بود. اینم کیک تولدش: اون شمعهای بالای کیک رو هم بابا و مامان دو سال پیش که دبی بودن برای امروز گرفته بودن. نیما که اینو شنید از تعجب انگشت به دهان شد: نیما بعد دو سه تاعکس بداخلاقی کرد وخوابش می آمد  بعد از اینکه شیر خورد بهتر شد وخوابش پرید: می بینین سر شمعهای بیچاره چه بلایی اومده؟   بقیه عکسها در ادامه مطلب ببیند بعد موقع دادن کادوهاو گرفتن عکسهای یادگاری شد تو همه هدایا از این ماشین یا موتور بیشتر از بقیه خوشش اومد البته از ناخنک زدنم غافل نبود خوب اینم نتیجش:   اینم بقیه عکسای یادگاری آخرین کسی که عکس یادگاری گرفت عمومهدی ب...
26 ارديبهشت 1391

تبریک تولد یکسالگی

٢٢اردیبهشت سال١٣٩٠ یه فرشته کوچولوی مهربون به دنیا اومدکه الان همه دنیای ماست. سالروز میلادت مبارک عزیزدلم     امروز سالگرد زیباترین هدیه خداوند به مامان وباباست از خداوند به خاطر حضور تو سپاسگذاریم . . تولد یکسالگیت مبارک نیماجون تولدت هزاران بار مبارک ...
22 ارديبهشت 1391

مسافرت نوروز

برای عید نوروز نیما همراه بابا و مامان ومامانی و خاله ها و عموعلی(شوهر خاله) رفتند اصفهان و شیراز سه شب  تو هرکدوم از این شهر ها بودن و در کل به همه خوش گذشت هرچند مسافرت تو عید مشکلات خاص خودشو داره.  چند تا عکس از اون سفر ببینین.   نیما جونم در باغ پرندگان در این عکس نیما خودش ایستاده بود وبه قو نگاه می کرد دستش را برد جلو که قو با نوکش زد دست پسرم که نیما جون کلی گریه کرد شیراز   ...
25 فروردين 1391

ارمغان یزد

       ده روزی به عید مونده، برای اولین بار بعد از تولد نیما بابا رفت به یه برنامه کوهنوردی . در اصل دوتا برنامه متفاوت توی یک استان اونم استان پهناور یزد، پهناور از این جهت که  روز اول برنامه کویرنوردی بود توی بیابونای برهوت و تپه های ماسه ای وفردای همونروز تو ارتفاع  چهار هزار متری بود با هوای سرد و برف و البته آخرش گل نوردی که این خاصیت طبیعت ایرانه که گاهی حتی تو یه استانمونم دیده میشه. امیدوارم همه تون این توفیق رو داشته باشین که با نی نی هاتون سرتاسر ایرانو بگردین. نیما هم با اینکه خیلی وقته چهره باباشو تشخیص میده و حتی از در که میاد براش شادی می کنه ولی به نظر نمیرسید متوجه غیبت بابا...
15 فروردين 1391

قم

جورميشه؟نميشه؟ ميريم؟نميريم؟ گويااين قضيه برنامه مسافرتهاي اخير ما شده نيت کرده بوديم اولين مسافرتمون با ماشين جديد سفر زيارتي به قم باشه اما اين برنامه هم مثل مشهد رفتمون هي امروز و فردا شد و به قولي طلبيد و نطلبيد اولين قرارمون مصادف شد با چهلم يکي از اقوام بابا، پس منتقلش کرديم به چندروز بعد که اونم چون اخر هفته بود جا بهمون ندادن بناچار براي روزهاي دوشنبه و سه شنبه هماهنگي انجام شد و شبش داشتيم ساکمون روهم مي بستيم که ساعت 11 خبر دادن مادر بزرگ مامان فوت کرده (خدارحمتش کنه) بنابراین تاشب هفت اون خدا بیامرز صبر کردیم و در نهایت چهارمین قرارمون شد برای دوشنبه هشتم اسفند،درحالی که هر لحظه منتظر بودیم یه چیزی برنامه رو کنسل کنه اما این بار ا...
15 اسفند 1390

کیک دندان

سلام یه چند وقتی خبری ازمون نبود. علتشم این بود که رم ریدرمون خراب شده بود و ماهم از ترس ویروسی شدن دوربین اونو مستقیما" به کامپیوتر وصل نمی کنیم،تا اینکه یه رم رییدر تازه خریدیم و عکسهای نیما جونو ریختیم تو کامپیوتر و حالا باپوزش از تاخیر در خدمت شماییم. فردای روزی که مامان آش دندون پخته بود هنرشو شکوفا کرد و برای نیما جون کیک دندونم پخت اونم چه کیکی نیما جونم قبل از خورده شدنش چندتا عکس باهش گرفت،البته چون تخم مرغ داشت خودش ازش نخورد. ...
5 اسفند 1390

شب یلدا

  به صد یلدا الهی زنده باشی  انار وسیب وانگور خورده باشی  اگر یلدای دیگر من نباشم  تو باشی وتو باشی وتو باشی                                      یلدات مبارک پسرعزیزم الهی صدیلدای دیگه رو هم ببینی وهمیشه شاد باشی. این اولین شب یلداییه که با ما هستی. ما همگی به خونه مامانی رفته بودیم وبه هممون خیلی خوش گذشت وتو خیلی شیطونی کردی .     فردا شبش هم خونه مامان بزرگ (مامان بابا)جمع بودیم و شب یلدا رو با یه شب تاخیر برگزار ک...
3 دی 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نیماجون می باشد