نیمانیما، تا این لحظه: 13 سال و 2 روز سن داره

نیماجون

قم

1390/12/15 1:41
نویسنده : مامان و باباش
471 بازدید
اشتراک گذاری

جورميشه؟نميشه؟ ميريم؟نميريم؟ گويااين قضيه برنامه مسافرتهاي اخير ما شده نيت کرده بوديم اولين مسافرتمون با ماشين جديد سفر زيارتي به قم باشه اما اين برنامه هم مثل مشهد رفتمون هي امروز و فردا شد و به قولي طلبيد و نطلبيد اولين قرارمون مصادف شد با چهلم يکي از اقوام بابا، پس منتقلش کرديم به چندروز بعد که اونم چون اخر هفته بود جا بهمون ندادن بناچار براي روزهاي دوشنبه و سه شنبه هماهنگي انجام شد و شبش داشتيم ساکمون روهم مي بستيم که ساعت 11 خبر دادن مادر بزرگ مامان فوت کرده (خدارحمتش کنه) بنابراین تاشب هفت اون خدا بیامرز صبر کردیم و در نهایت چهارمین قرارمون شد برای دوشنبه هشتم اسفند،درحالی که هر لحظه منتظر بودیم یه چیزی برنامه رو کنسل کنه اما این بار انگار طلبیده بود.

 طی دوروزی که ما قم بودیم سه بار رفتیم حرم حضرت معصومه و سه بار هم مسجد جمکران (بابا چهاربار)که البته علتش این بود که محل اقامتمون نزدیک جمکران بود. خلاصه چیزی نمانده بود که از معنویت زیاد منفجر بشیم!

 غیر از این به دیدن چندتا ازفامیلای بابا هم رفتیم ازجمله عموی بابا که روحانیه والبته چندسالیه که حال جسمانیش زیاد خوب نیست.

تو این سفر هم دوربینمونو همراه برده بودیم اما حجم نسبتا زیادش باعث میشه که اونو همه جا نبریم بخصوص جاهایی مثل حرم،هرچند اینجا مثل حرم امام رضا وسائل رو قبل از ورود تفتیش نمی کردن ولی به هر حال عکاسی ممنوع بود و این دوربین هم که تابلو. در چنین مواقعی داشتن یه گوشی موبایل با کیفیت خوب عکس خیلی مفیده. گوشی بابا که اوایل ازدواجشون تنها وسیله ثبت خاطراتشون بود(البته اون موقع مال مامان بود) اونقدر زمین خورده یا تو آب افتاده یا هر بلایی که بگین سرش اومده که علاوه بر قابش که از چندجا شکسته کیفیت عکساشم افتضاحه مثل این عکس تو حرم

 

گوشی خاله هم که به دلایل مشابه دکمه عکاسیش خرابه و از هر ١٠ بار که فشار بدی شاید یه بار عمل کنه یا باید یه ساعت دستتو روش نگه داری تا اتفاقی تو یه لحظه که آماده نیستی ازت عکس بگیره

 

مامان که همه اینا رو میدونست به بابا تذکر داده بود که یه گوشی خوب بخره اما بابا که تو خرید این چیزا با این همه تنوع مارک و مدل وسواس داره (و یه کوچولو هم خسیسه) هی امروز فردا میکنه تا این که مامان تو سفر اخیر عصبانی شدعصبانی و گفت که اگه تا آخر این هفته بابا گوشی رو نخره خودش یه گوشی با هر قیمتی که شده میخره این شد که تو این برنامه عکسای خیلی باحالی نگرفتیم  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نیماجون می باشد